جدول جو
جدول جو

معنی بی خاد - جستجوی لغت در جدول جو

بی خاد
بی خود، بیهوده، عبث
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی خال
تصویر بی خال
(دخترانه)
بی نشان (نگارش کردی: بخا)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
بی هوش، بی حال، بی اختیار، خارج شده از حالت طبیعی، شوریده، بیهوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی خرد
تصویر بی خرد
احمق، کودن، کم خرد، ابله، کم عقل، گول، غمر، کانا، لاده، خام ریش، ریش کاو، بی عقل، فغاک، انوک، سبک رای، خل، تپنکوز، گردنگل، بدخرد، شیشه گردن، خرطبع، چل، تاریک مغز، دبنگ، دنگل، دنگ، کاغه، کهسله، کردنگ، غتفره
فرهنگ فارسی عمید
مرکّب از: بی + لاد، بن و پی دیوار، بی بن و بنیاد، (از حاشیۀ دیوان ناصرخسرو) :
بچشم سر یکی بنگر سحرگاه
بر این دولاب بی دیوار و بی لاد،
ناصرخسرو،
و رجوع به لاد شود
لغت نامه دهخدا
مرکّب از: بی + زاد عربی، بی توشه، آنکه زاد ندارد، (یادداشت مؤلف) : ارمال، بی زاد ماندن قوم، (تاج المصادر بیهقی)
بی زاده، بی فرزند، بی نسل
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی خرد
تصویر بی خرد
بی عقل، نابخرد، بی ادراک، بی فکر، بی اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
((خُ))
بی هوش، بی حال، بی اختیار، بلااراده، شوریده، بیهوده، بی فایده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی خرد
تصویر بی خرد
بی شعور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی خدا
تصویر بی خدا
کافر
فرهنگ واژه فارسی سره
بی هوش، سرمست، مجذوب، مدهوش، مست
متضاد: بهوش، بیهوده، باطل، پوچ، بی جهت، بی سبب، بی دلیل، نامطلوب، به دردنخور، بد، بی مصرف
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی شعور، بی عقل، بی فراست، تهی مغز، کم خرد، مجنون، نادان، نافرزانه، نفهم
متضاد: بخرد، خردمند، فرزانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
نكران الذات
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
Preposterous, Witless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurde, insensé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی خود، عبث
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
upuuzi, kipumbavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
абсурдный , беспомощный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurd, unbedacht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
абсурдний , безумний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurdalny, bezrozumny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
荒谬的 , 无知的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
بیہودہ , بے خود
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
হাস্যকর , বোকা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
assurdo, insensato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurdo, insensato
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
터무니없는 , 어리석은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
ばかげた , 無知な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
אבסורד , חסר דעת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
निराधार , बुद्धिहीन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
tidak masuk akal, bodoh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
น่าขัน , โง่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurd, onbezonnen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
absurdo, insensato
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی خود
تصویر بی خود
saçma, akılsız
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی